No title
وقتشه وقتشه رفتن وقتشه وقتشه از تو گذشتن وقتشه فرصت تولد دوباره نيست مردن دوباره من وقتشه ديگه ديره واسه گفتن اين كلام آخرينه فرصت زجه نمونده لحظه هاي واپسينه ديگه با عاطفه دشمن واسه دلتنگي رفيقم توي شط سرخ نفرت بي صداترين غريقم من عروسك كدوم بازي وحشت من صداي قحطي كدوم تبارم كه مثل تولد فاجعه سردم كه مثل حادثه آرامش ندارم سرد و ساده و شكسته آينه قديمي يم من با چراغ و گل غريبه با غبار صميمي يم من مي مونم زير هجوم سنگي آوار كينه واسه بازيچه نبودن آخرين بازي همينه وقتشه وقتشه رفتن وقتشه وقتشه از تو گذشتن وقتشه