میتینگ بوستان جنگلی سرخه حصار تهران- بخش دوم (پایانی)
اکبر غذاشو که خورد و تموم کرد، پیش کارگر محترم رستوران رفت یک اسکناس ده تومنی با احترام تقدیم کرد و گفت شرمنده، شاید توی صد روز اول نتونم، حالا اول باید قدرتو بدست بگیرم و .... . حالا شما یه جور زیر سیبیلی ردش کن این سوتی ما رو، به بزرگی خودت ببخش. اکبر بخشیده شد و رفت. . باید هم بخشیده می شد. وقتی که جامعه سیاسی و رسانه ای کشور بواسطه بایکوت اکبر، به ملت ایران خیانت کرد و فرصت کاندیداتوری اکبر برای قدرت متمرکز ایران که حتی تا ۱۲ تیر ۱۴۰۰ نیز ادامه داشت، از دست رفت، پس اکبر هم در ۱۴ تیر ۱۴۰۰ حق داشت که احساس کنه با چنین توازن قوایی کاری از دستش برای ایران و ملت ایران برنتواند آمد. . کاری هم اصلا اکبر نداشته که در عرصه ملی! همینا رو هم اضافه بر سازمان انجام داده. . کار اصلی ش، سازمان اکبر و امور مربوطه است. . چقدر اکبر با کشورهای ۵+۱ بجنگه بخاطر ایران؟ آبروی اکبرو بردن پیش میهمانان خارجی اکبر این زمامداران بی عرضه و وطن فروش امور ایران در جمهوری اسلامی. . به راستی چرا ایدئولوژی جمهوری اسلامی یه گونی پول و خیر و برکت از طرف همون هوا (آسمان) نمیاره خرج ایران کنه و همش...