بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟
صیانت از رای ملت
قانون اساسی ما رکن اداره کشور را مراجعه به آراء عمومی می داند. مثل انتخابات ریاست جمهوری. مراقبت از آراء و امانت داری در حفظ رای مردم از چند منظر قابل توجه است:اول: نهاد شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد و نظارت هیچ نهاد دیگری را هم بر نمی تابد. چنان که در انتخابات دوم خرداد اجازه نداد نهاد ریاست جمهوری هم نظارتی داشته باشد. در این دوره هم به سازمان بازرسی گفتند که اجازه نظارت ندارد. تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و غیر تسلیم و رضا راه و چاره ای نیست.دوم: نظارتی است که نامزد ها از طریق معرفی نمایندگان خود می توانند بر آراء داشته باشند. به نظرم هر سه کاندیدا، آقایان رضایی و کروبی و موسوی( به ترتیب الفبا نوشتم!) بایست این حق را بسیار جدی بگیرند. و مشخصا از آراء در هر حوزه انتخاباتی اطلاع دقیق داشته باشند. چنان که می دانیم آراء شمرده شده حوزه ها در مرکز فرمانداری تجمیع می شود و آراء شهر ها و شهرستان ها در مرکز استان و نهایتا وزارت کشور است که جمع آراء را اعلام می کند. این بار هم لابد شورای نگهبان در اعلام نتایج آراء بر وزارت کشور سبقت نمی گیرد.بایستی قانونی تصویب کرد که وزارت کشور موظف باشد آراء تمامی حوزه های انتخاباتی را به تفکیک در اختیار نامزد ها بگذارد و اگر هم لازم بود هزینه چنین کاری از نامزد ها گرفته شود.اوراق انتخاباتی اقلا برای یک دهه حفظ شود. و نیز چنان که در دنیای مدرن مرسوم است، از شمارش آراء فیلم گرفته شود.سوم: نظارت مهمتر ، نظارت ملی ست. معتمدان مردم در حقیقت بخش کوچک نظارت ملی هستند. همه مردم بایستی مراقب باشند. تا کسی به خود اجازه دخالت در آراء مردم را ندهد. در انتخابات ریاست جمهوری 1376 شاهد بودیم که در یکی از استان ها، مجموعه آراء ریخته شده در صندوق های رای از عدد کل واجدین شرایط رای بیشتر بود. مشارکت بیش از صد در صد.در جوانی برای ما می گفتند که" ارائه طریق" با " ایصال الی المطلوب" فرق دارد. فرقش این بود. در ارائه طریق شما به فردی نشانی می دهید که از کدام راه برود. در ایصال الی المطلوب او را همراهی می کنید تا به مقصد برسد. به گمانم در انتخابات فعلی مردم ایران، همین موجی که برخاسته و سراسر کشور و ملت را فرا گرفته، باید با رای خود تا پایان شمارش و اعلام نتیجه همراه باشد. تا آراء ملت به مقصد برسد.بایستی تدبیر و آینده بینی را همگی ما از جمله طرفداران رییس جمهور فعلی از سید حسن نصرالله بیاموزیم و بیاموزند. که در برابر رای مردم با تدبیر و تواضع تسلیم شد. همه می دانند که کاندیدا های حزب الله و امل پیروز شدند. اما هم پیمانان مسیحی آنان، گروه میشل عون آراء لازم را کسب نکردند. آینده نگری و تدبیر همان اقتضا را داشت که حزب الله عمل کرد.مردم بایست به شکل طبیعی از نتیجه رای خود مطمئن باشند. چنان چه وجدان عمومی جامعه نشان دهد که اقبال به سوی کدام جبهه و جریان فکری است. اما در عمل برخی بخواهند به هر تریب که شده پیروز انتخابات باشند. کشور و ملت دچار بی سامانی خواهد شد. همان نکته ای که در نامه تاریخی رییس مجلس خبرگان به رهبری اشاره شده است. سال ها پیش مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سخن درست و درشتی گفت:"ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاسته ایم. ما از رییس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاتریها بگویند" مردم باید احساس کنند و اقناع شوند که رای آنان موثر است و از رای آن ها صیانت می شود. به گمانم هیچگاه در تاریخ انتخابات صیانت از آراء تا به این حد پراهمیت و حساس نبوده است.
قانون اساسی ما رکن اداره کشور را مراجعه به آراء عمومی می داند. مثل انتخابات ریاست جمهوری. مراقبت از آراء و امانت داری در حفظ رای مردم از چند منظر قابل توجه است:اول: نهاد شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد و نظارت هیچ نهاد دیگری را هم بر نمی تابد. چنان که در انتخابات دوم خرداد اجازه نداد نهاد ریاست جمهوری هم نظارتی داشته باشد. در این دوره هم به سازمان بازرسی گفتند که اجازه نظارت ندارد. تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و غیر تسلیم و رضا راه و چاره ای نیست.دوم: نظارتی است که نامزد ها از طریق معرفی نمایندگان خود می توانند بر آراء داشته باشند. به نظرم هر سه کاندیدا، آقایان رضایی و کروبی و موسوی( به ترتیب الفبا نوشتم!) بایست این حق را بسیار جدی بگیرند. و مشخصا از آراء در هر حوزه انتخاباتی اطلاع دقیق داشته باشند. چنان که می دانیم آراء شمرده شده حوزه ها در مرکز فرمانداری تجمیع می شود و آراء شهر ها و شهرستان ها در مرکز استان و نهایتا وزارت کشور است که جمع آراء را اعلام می کند. این بار هم لابد شورای نگهبان در اعلام نتایج آراء بر وزارت کشور سبقت نمی گیرد.بایستی قانونی تصویب کرد که وزارت کشور موظف باشد آراء تمامی حوزه های انتخاباتی را به تفکیک در اختیار نامزد ها بگذارد و اگر هم لازم بود هزینه چنین کاری از نامزد ها گرفته شود.اوراق انتخاباتی اقلا برای یک دهه حفظ شود. و نیز چنان که در دنیای مدرن مرسوم است، از شمارش آراء فیلم گرفته شود.سوم: نظارت مهمتر ، نظارت ملی ست. معتمدان مردم در حقیقت بخش کوچک نظارت ملی هستند. همه مردم بایستی مراقب باشند. تا کسی به خود اجازه دخالت در آراء مردم را ندهد. در انتخابات ریاست جمهوری 1376 شاهد بودیم که در یکی از استان ها، مجموعه آراء ریخته شده در صندوق های رای از عدد کل واجدین شرایط رای بیشتر بود. مشارکت بیش از صد در صد.در جوانی برای ما می گفتند که" ارائه طریق" با " ایصال الی المطلوب" فرق دارد. فرقش این بود. در ارائه طریق شما به فردی نشانی می دهید که از کدام راه برود. در ایصال الی المطلوب او را همراهی می کنید تا به مقصد برسد. به گمانم در انتخابات فعلی مردم ایران، همین موجی که برخاسته و سراسر کشور و ملت را فرا گرفته، باید با رای خود تا پایان شمارش و اعلام نتیجه همراه باشد. تا آراء ملت به مقصد برسد.بایستی تدبیر و آینده بینی را همگی ما از جمله طرفداران رییس جمهور فعلی از سید حسن نصرالله بیاموزیم و بیاموزند. که در برابر رای مردم با تدبیر و تواضع تسلیم شد. همه می دانند که کاندیدا های حزب الله و امل پیروز شدند. اما هم پیمانان مسیحی آنان، گروه میشل عون آراء لازم را کسب نکردند. آینده نگری و تدبیر همان اقتضا را داشت که حزب الله عمل کرد.مردم بایست به شکل طبیعی از نتیجه رای خود مطمئن باشند. چنان چه وجدان عمومی جامعه نشان دهد که اقبال به سوی کدام جبهه و جریان فکری است. اما در عمل برخی بخواهند به هر تریب که شده پیروز انتخابات باشند. کشور و ملت دچار بی سامانی خواهد شد. همان نکته ای که در نامه تاریخی رییس مجلس خبرگان به رهبری اشاره شده است. سال ها پیش مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سخن درست و درشتی گفت:"ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاسته ایم. ما از رییس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاتریها بگویند" مردم باید احساس کنند و اقناع شوند که رای آنان موثر است و از رای آن ها صیانت می شود. به گمانم هیچگاه در تاریخ انتخابات صیانت از آراء تا به این حد پراهمیت و حساس نبوده است.