چه کسی به ابراهیم نزدیکتر است؟

از ایران می روم اما نه به همین سادگی و نه .... . لعنت بر شیطان.
انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ایران از نظر من مطلوب نبود و حداقلهای کافی مورد نظر من برای عدم نگرانی در مورد ایران را تامین نکرد. و حکام, جناحهای سیاسی ایران معاصر در داخل و خارج و جامعه علمی, جامعه فرهنگی, جامعه هنری و جامعه مطبوعاتی ایران معاصر در اینمورد مسوولند و باید پاسخگو باشند تا من هم قبل از رفتنم از ایران بر آنها عذاب نازل نکنم.
باید به نجیبانه تربن و شریفترین شکلهایی که بلدند و برایشان ممکن است, دستورات اخلاقی الهام شده به من از جانب علی اکبر ابراهیمی آرمانی را استخراج نموده و ضمن ستایش آن فرامین, نسبت خویش را با آن آموزه ها _بخصوص در مورد انتخابات_ تبیین و تعریف نمایند و در مورد مطلوب نشدن انتخابات نیز از علی اکبر ابراهیمی آرمانی معذرت خواهی کنند. این بیانیه ها باید مورد تفاهم و توافق حداکثری همه زیر مجموعه های مجموعه های مدنی _ اعم از مخالف, زندانی, موافق و ...._ باشد.
مایلم این نامه ها را که باید خطاب به من(علی اکبر ابراهیمی) نوشته شود در تلویزیون برای مردم نیز بخوانم و نظر خودم را هم در پایان با مردم مطرح کنم. حق هر گونه دخل و تصرف در نامه های فوق الذکر نیز برای من محفوظ است.
هر پارازیتی هم که می خواهد فحش بدهد باید قبل از چهارم خرداد بیاید فحش بدهد و نه پس از آن, بعد از اینکه به جایی رسیدم (حالا که به اینجا رسیده ام) دیگر نیازی به توجه منتقدین و فحاشان ندارم. هر پارازیتی که می خواهد فحش بدهد باید قبل از چهارم خرداد بیاید و باید نامم را صریحا بگوید و خودش هم نام و مشخصات داشته باشد و باید با همه دیگر فحاشان در یک تشکل منسجم و واحد فحش بدهد و از رودر رویی با خودم نیز نهراسد و نگریزد, در صورتی که فحاشان شرایط مذکور را داشته باشند شکایتشان از جانب من جدی گرفته می شود و مورد بررسی قرار می گیرد, در غیر اینصورت معلوم می شود که اعتراضات ایشان حتی برای خودشان نیز مهم نیست و ارزش پیگیری ندارد و جیغ و دادهایشان فقط به خودشان مربوط است و جوابش را نیز باید از خودشان بگیرند و می گیرند.

پست‌های معروف از این وبلاگ

Archive of some of the main content of recent months

در مکتب غم عموی ایرانی ام چنین نکته دان شدم

یک فرصت استثنایی دیگر برای کشورهای 5+1