آب پاشی روی هاله نور
چرا مردم را می زنید؟
چرا دیشب حقوقم را نیاوردید جلوی سفارت آمریکا؟ شما اگر می خواهید به ملت ایران _که حتی به سرکوب نخبگان اصلاحات نیز اعتراضی ندارند_ تجاوز کنید من چیزی نمی گویم و در استقلال ایران دخالت نمی کنم و نمی خواهم این ملت خفته را آگاه و بیدار کنم. اما ابتدا حق و حساب جهان آرمانی را بپردازید.
می دانم که اگر الله را که خدای ایران است با سو استفاده از ترحم, خوبی, شفاعت و دلسوزی های بینهایتش سر به نیست نکرده و درسته قورت نداده باشید نیز در خوش بینانه ترین گمانه خدا بشر را با عقل و اختیاری که به وی داده در زمین تنها رها کرده تا استعدادها و توانایی هایش بدون دخالت مستقیم خدا شکوفا و مشخص شود. پس منتظر نیستم تا دستی از غیب برسد و حق مرا از از استبداد بستاند. به همین دلیل نیز در این مرحله همه حقوقم را نخواسته ام و چیزی نمی خواهم که غیر ممکن باشد. اشتباه من این بود که دلم به حال ایران سوخت و استانداردهای فضای انتخاباتی ایران را ارتقا دادم. اگر شما داشتید به ملت ایران خیانت می کردید و من پشت دستی داغی به شما زدم چرا ناراحت می شوید؟ به کشورم خدمت کردم. وجدانم گفت که از مردم طرفداری کنم. اما هزبنه طرفداری از مردم نباید گیر افتادن در بحران مالی و بازداشت و خیلی چیز های دیگری که شما خودتان خیلی بهتر از من می دانید باشد. پنج میلیون تومان از حقوقم را می خواهم. و اگر ملت ایران نمایندگی قدرت مشترکشان را به من می دادند محاکمه و مجازات هیات حاکمه غیر منتخب ایران را نیز می خواستم.
من شانزده آذر در مقابل فریب خوردگان, خودفروختگان و مزدوران شما می ایستم, قیمت اصلی ایشان (خدا) را به ایشان گوشزد می کنم و بساط سیستم ستمگری شما ـاعم از اتاق بازجویی, دادگاه, نهادهای حکومتی و ....ـ را به بندی داغ می کشم. اگر نمی توانید ظرف یک روز لااقل پنج میلیون تومان از حقوقم را بپردازید موظفید صدای مرا به گوش ملت برسانید تا ملت ایران خودش میان من و شما قضاوت کنند. حق و حساب جهان آرمانی را بپردازید. من ملت بی غیرت و بی هویت ایران نیستم.
شما عوضی گرفته اید. من همان "ملت ایران" ی هستم که شما همواره شعارش را می دادید. غیور, شریف و قهرمان.
امضا علی اکبر ابراهیمی بسیجی پایگاه شهید کلاهدوز مسجد قمر بنی هاشم
فعلا فقط همین قدرش را می گویم.
هر تشکل و نهاد مدنی بی ناموسی که نه از رژیم جمهوری اسلامی ایرن بلکه از علی اکبر ابراهیمی شکایت دارد بیاید شکایت کند و منتظر دریافت تو دهنی های کوبنده تاریخی در دراز مدت _آن هم نه لزوما از جانب خود من بلکه از جانب جامعه علمی, فرهنگی و هنری معتاد به تجاوز نشده_ باشد.
ای بندگان شیطان, شما حق ندارید مردم را بزنید. شما هنوز هم با شرف و با غیرت و با ناموسید. آن بی ناموسهایی که دستور زدن مدم را به شما داده اند دستوری اشتباه صادر کرده اند. هزینه اشتباهات شیطان را شما نپردازید, خودش بپردازد. تنهایش بگذارید می بینید که هیچ پخ قابل ذکری نبوده است. ای خود فروختگان اگر از خدا نمی ترسید آمریکا دارد می آید. لااقل از این بترسید تا فرداهای قابل تحمل تری پیش رو داشته باشید.
+ نوشته شده در شنبه 14 آذر1388ساعت 6:25 بعد از ظهر توسط علی اكبر ابراهیمی
چرا دیشب حقوقم را نیاوردید جلوی سفارت آمریکا؟ شما اگر می خواهید به ملت ایران _که حتی به سرکوب نخبگان اصلاحات نیز اعتراضی ندارند_ تجاوز کنید من چیزی نمی گویم و در استقلال ایران دخالت نمی کنم و نمی خواهم این ملت خفته را آگاه و بیدار کنم. اما ابتدا حق و حساب جهان آرمانی را بپردازید.
می دانم که اگر الله را که خدای ایران است با سو استفاده از ترحم, خوبی, شفاعت و دلسوزی های بینهایتش سر به نیست نکرده و درسته قورت نداده باشید نیز در خوش بینانه ترین گمانه خدا بشر را با عقل و اختیاری که به وی داده در زمین تنها رها کرده تا استعدادها و توانایی هایش بدون دخالت مستقیم خدا شکوفا و مشخص شود. پس منتظر نیستم تا دستی از غیب برسد و حق مرا از از استبداد بستاند. به همین دلیل نیز در این مرحله همه حقوقم را نخواسته ام و چیزی نمی خواهم که غیر ممکن باشد. اشتباه من این بود که دلم به حال ایران سوخت و استانداردهای فضای انتخاباتی ایران را ارتقا دادم. اگر شما داشتید به ملت ایران خیانت می کردید و من پشت دستی داغی به شما زدم چرا ناراحت می شوید؟ به کشورم خدمت کردم. وجدانم گفت که از مردم طرفداری کنم. اما هزبنه طرفداری از مردم نباید گیر افتادن در بحران مالی و بازداشت و خیلی چیز های دیگری که شما خودتان خیلی بهتر از من می دانید باشد. پنج میلیون تومان از حقوقم را می خواهم. و اگر ملت ایران نمایندگی قدرت مشترکشان را به من می دادند محاکمه و مجازات هیات حاکمه غیر منتخب ایران را نیز می خواستم.
من شانزده آذر در مقابل فریب خوردگان, خودفروختگان و مزدوران شما می ایستم, قیمت اصلی ایشان (خدا) را به ایشان گوشزد می کنم و بساط سیستم ستمگری شما ـاعم از اتاق بازجویی, دادگاه, نهادهای حکومتی و ....ـ را به بندی داغ می کشم. اگر نمی توانید ظرف یک روز لااقل پنج میلیون تومان از حقوقم را بپردازید موظفید صدای مرا به گوش ملت برسانید تا ملت ایران خودش میان من و شما قضاوت کنند. حق و حساب جهان آرمانی را بپردازید. من ملت بی غیرت و بی هویت ایران نیستم.
شما عوضی گرفته اید. من همان "ملت ایران" ی هستم که شما همواره شعارش را می دادید. غیور, شریف و قهرمان.
امضا علی اکبر ابراهیمی بسیجی پایگاه شهید کلاهدوز مسجد قمر بنی هاشم
فعلا فقط همین قدرش را می گویم.
هر تشکل و نهاد مدنی بی ناموسی که نه از رژیم جمهوری اسلامی ایرن بلکه از علی اکبر ابراهیمی شکایت دارد بیاید شکایت کند و منتظر دریافت تو دهنی های کوبنده تاریخی در دراز مدت _آن هم نه لزوما از جانب خود من بلکه از جانب جامعه علمی, فرهنگی و هنری معتاد به تجاوز نشده_ باشد.
ای بندگان شیطان, شما حق ندارید مردم را بزنید. شما هنوز هم با شرف و با غیرت و با ناموسید. آن بی ناموسهایی که دستور زدن مدم را به شما داده اند دستوری اشتباه صادر کرده اند. هزینه اشتباهات شیطان را شما نپردازید, خودش بپردازد. تنهایش بگذارید می بینید که هیچ پخ قابل ذکری نبوده است. ای خود فروختگان اگر از خدا نمی ترسید آمریکا دارد می آید. لااقل از این بترسید تا فرداهای قابل تحمل تری پیش رو داشته باشید.
+ نوشته شده در شنبه 14 آذر1388ساعت 6:25 بعد از ظهر توسط علی اكبر ابراهیمی