بر مواضع و عقاید خود مصمم و استوارم


5+1 باید غرامت حذف مدیران و نمایندگان ایران را بپردازد
بر مواضع و عقاید خود مصمم و استوارم
(اعلامیه شماره 16 تحصن اکبر)
قبل از سال 2009 من باید در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته غربی به موفقیتها و شکوفایی های علمی، فرهنگی، هنری و صنعتی می رسیدم و در سال 2009 باید با دست پر از دستاورد و ارمغان و با سربلندی و افتخار به کشورم ایران می آمدم تا با ملتم (ملت ایران) که یک دلتنگی متقابل باالقوه در میانمان بود، مجددا و در شرایطی مناسب و مطلوب دیدار و مصاحبه کنم و از نو و بهتر با ایشان آشنا شوم.
بهترین دورانها و فرصتهای دیدار، مصاحبه و آشنایی من با ملتم به ابتذال کشیده شدند و کشورهای 5+1 در اینمورد مسوولند و باید پاسخگو باشند.
من همه نیروهای اپوزیسیون ایران و ایرانیانی که بطور نمادین و برجسته و هر یک به نوعی و در سطحی و به میزانی بر ضد رژیم حاکم بر ایران فعال هستند را با وجود همه کمی و کاستی ها و عیب و ایرادهایی که ممکن است داشته باشند از مکملهای بخش و وجه مبارزاتی شخصیت خودم می شناسم و علی رغم برخی اختلافاتی که ممکن است در میان ایشان وجود داشته باشد، من از کشورهای 5+1 می خواهم که نسبت به تقویت آنها و حمایت از آن نیروها اقدامات لازم و کافی را انجام دهند. چرا که آنها خواسته و یا نا خواسته و خود آگاه و یا نا خود آگاه در دیدگاه اکبر علاقه و اشتیاق دیوانه وار خود به محبوب مردم ایران شدن و آرتیست و قهرمان ایران و ایرانیان شدن را به نمایش گذاشته اند و بدین ترتیب، از جمله ثروتها و دارایی های ملی ملت ایران محسوب می شوند.
ضرب و شتم محمد نوری زاد در روز اول حضور تحصن آمیز ایشان در خیابان پاستور تهران و دیگر نمونه های نمادین سرکوب هموطنان سبز اکبر، نشانه هایی از دلایل و ریشه های آسیب پذیری ها و عقب ماندگی های اکبر و ایران و ملت ایران بوده اند.
به عبارت دیگر، سرکوب نخبگان نمادین و نزدیکترین حامیان جنبش سبز ملت ایران طی سالها و دهه های اخیر، صدمه ها و آسیب ها و خسارتهای شدید و عمیق اما نامرئی و نا محسوسی به ایران و ملت ایران زده است.
تا حدی که در مورد انتخاباتهای پیش رو در ایران تا زمان روی کار بودن این رژیم، من که خودم یک اصلاح طلب و حتی بسیجی بوده ام و توی سرم زده اند تا اپوزیسیون را هل بدهم توی دره و خودم جای اپوزیسیون را بگیرم چیزی نمی توانم بگویم جز آنکه بگویم: "از کاندیداهایی که به جنبش سبز ملت ایران فحشهای از کمر به بالا داده یا می دهند در مقابل کاندیداهایی که به جنبش سبز ملت ایران فحشهای از کمر به پایین داده یا می دهند حمایت می کنم.
کشورهای 5+1 خودشان نیز خوب می دانند که فحاشی و موضع گیری بر علیه جنبش سبز ملت ایران و طرفدارانش از لوازم مهم کاندیداتوری و حضور در عرصه های قدرت متمرکز در ایران سالهای اخیر بوده است.
چرا حکام و مقامهای مسوول کشورهای 5+1 توسط رژیم ایران ضرب و شتم نمی شوند اما این موضوع برای محمد نوری زاد به گونه دیگری است؟ تجارت و معاملات همه جانبه کشورهای 5+1 با رژیم ایران به قیمت قتل تدریجی و سیستماتیک و برنامه ریزی شده "فعالان سیاسی مستقل از رژیم و سبز در ایران دهه های اخیر" انجام می شود.
هر چند که چین و روسیه در آن میان نسبتا بسیار بسیار لاشخور ترند اما من از کلیت کشورهای 5+1 که همچون لاشخور هر یک نمونه ای از ایران را بعنوان غنیمت جنگی به دندان گرفته و به این طرف آنطرف و بر سر این میز و آن میز می برند و می خورند می خواهم که زمان، زندگی و توسعه نخبگان سیاسی سبز دهه های اخیر ملت ایران
_که البته معدل ایشان از خود برخی از دولتمردان 5+1 نیز گدا گشنه تر، نا نجیب تر و جار کش تر است_
را به ایران بازگردانند
تا ایران پاک تر، شریف تر، سالم تر و قوی تر شود و دیگر نیازی به خوردن زمان، زندگی و توسعه اکبر نداشته باشد.
تا رفسنجانی تنها شانس و گزینه جامعه مدنی و اپوزیسیون ایران نباشد و احمدی نژاد تنها شانس و گزینه اقشار فقیر و آسیب پذیر ایران نباشد و ملت ایران از سطح مبتذلی که در آن امتیاز مدیریت و نمایندگی اپوزیسیون و جامعه مدنی کشورشان توسط شخصی به نام رفسنجانی و پرچم شعار عدالت کشورشان توسط شخصی به نام احمدی نژاد به راحتی دزدیده و تنزل داده می شود نجات پیدا کنند و
ایران پاک تر، شریف تر، سالم تر و قوی تر شود و دیگر نیازی به خوردن زمان، زندگی و توسعه اکبر نداشته باشد. جهان حق دارد که نگران زمان، زندگی و توسعه اکبر باشد. کشورهای 5+1 حق نداشتند که نسبت به این نگرانی بی تفاوت، بی تعهد و بی مسوولیت باشند و باید در مقابل آیندگان پاسخگو باشند.
حتی اگر سخت است و حتی اگر لازم شد، از جان خودشان هم مایه بگذارند تا بتوانند "غرامت حذف مدیران و نمایندگان ملت ایران" برای به چنگ آوردن فرصت چپاول ایران را به ایران بپردازند.
من یکبار دیگر تاکید می کنم که رژیم حاکم بر ایران باید متوقف شده و سران آن باید مجازات شوند.
من زمان، زندگی و توسعه ایران سبزم را از کشورهای 5+1 می خواهم.
من موافق نیستم با کشورهای 5+1 در اینمورد که مسایل اتمی و دیگر مسایل خرد و کلان و آشکار و نهان مورد معامله آنها با رژیم ایران، مقدم، مهمتر و اولی تر از موضوع سرکوبهای سال 88 جنبش سبز ملت ایران است.
گردانهای عاشورا، گردانهای امام علی و غیره و ذالک که متشکل از قوای نظامی، انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی بوده اند در سرکوبهای جنبش سبز ملت ایران دست داشته اند و یک نمونه اش نیز لشگر کشی ایشان با  لباسهای فرم و غیر شخصی به بهشت زهرا و قهقهه ها و مانورهای ایشان در حوالی آرامگاه هدی صابر بوده است که همچون نمونه های بسیار دیگر من خودم شاهد آن بوده ام و واقعی بوده اند و افسانه هم نبوده اند.
من اعتقاد دارم که نجات معدل عناصر نظامی، انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی ایران، مقدم، مهمتر و اولی تر است. نجات از اسارت در سطحی که در آن، سیستم نظامی، انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی ایران در مقابل سرکوب جنبش سبز ملت ایران سکوت کرده است به سطحی که در آنمورد برای خودش اعاده حیثیت می کند.

علی اکبر ابراهیمی
جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳
۷ نوامبر ۲۰۱۴
ایران. تهران. مقابل دفتر سازمان ملل در بلوار شهرزاد

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار