صرفا جهت اطلاع شماره 8 اکبر

-

جایزه ای حقوق بشری برای رژیم ایران در کار نیست.
نظری در مورد انتخاباتهایتان ندارم. کل انرژی ام را در جهت تلاش برای بقا متمرکز کرده ام.
انسانهای سبز ملت مظلوم ایران را آزاد کنید.


سطور بعدی در فرصت ممکن تایپ و منتشر خواهند شد.

 صرفا جهت اطلاع شماره 8 اکبر
تلویزیون ملی ایران که دهه هاست ماموریت حفاظت از منافع رژیم جمهوری اسلامی و ترجیه و اولویت دادن به آن را در دستور کار خود قرار داده در اقدامی که طی دهه های اخیر سابقه نداشته به دلداری ترانسکشوآلها و تعریف هویت و جایگاه ایشان در جامعه پرداخت. یکی دیگر از اعضای رژیم ایشان نیز احتمال لغو اعدام قاچاقچیان مواد مخدر را مورد اشاره و بررسی قرار داده بود.
فارغ از آنکه بخواهم در مورد هر یک از موارد فوق الذکر ارزش گذاری کنم نظر خودم را بیان می کنم
  من با کیر و خایه هایم یک حفره بزرگ در استانداردها و فیلترهای حقوق بشری کشورهای 5+1 ایجاد کرده ام که جمهوری اسلامی و همه انواع و اقسام مزدورانش می توانند بطور دسته جمعی و یا انفرادی و درسته و کامل یا نصف و نیمه و ناقص بپرند و شیرجه بزنند تویش.
اما به دست و پا افتادنها و توسلات و التماسها و چرخشهای صد و هشتاد درجه ای در ژستهای توخالی و مواضع و قسمهای سفت و سخت مردم فریب قبلی و هرگونه نرمش و روسپی گری های حقوق بشری جمهوری اسلامی برای اکبر و جهان اکبر الزام آور نیست. من امتیاز و حق اعطای جوایز حقوق بشری به جمهوری اسلامی ایران را از شش قدرت جهانی پس گرفته ام. در همان سال 2009 آن شش شغال برتر داشتند چنین حقوق و امتیازاتی را می باختند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران و مزدورانش باید به جرم سرکوب جنبش سبز ملت ایران در سال2009 مجازات شوند.
نه روی میز و نه داخل قفسه ها هر گونه جایزه حقوق بشری برای آن رژیم در کار نیست. تنها راه آنها و بهترین راه آنها این است. که بیایند بنشینند سر کیرم.
آنهم که کشورهای 5+1 و ترکیه و اپوزیسیون ایران آنقدر زرنگ و سریع و حسود هستند که گمان نمی کنم چنین فرصت و شانسی گیر رژیم بیاید. همانطور که فرصت سرکوب و مجازات اکبر و ادعای شرف بواسطه حمله به یک چنین هدف بزرگ و باشکوهی طی هفت سال اخیر گیر آنها آمد و از کیر و خایه های اکبر چیز دندان گیر و کفایت کننده و چندانی برای نشخوار جمهوری اسلامی ایران باقی نماند. 

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

-
صیانت از رای ملت قانون اساسی ما رکن اداره کشور را مراجعه به آراء عمومی می داند. مثل انتخابات ریاست جمهوری. مراقبت از آراء و امانت داری در حفظ رای مردم از چند منظر قابل توجه است:اول: نهاد شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد و نظارت هیچ نهاد دیگری را هم بر نمی تابد. چنان که در انتخابات دوم خرداد اجازه نداد نهاد ریاست جمهوری هم نظارتی داشته باشد. در این دوره هم به سازمان بازرسی گفتند که اجازه نظارت ندارد. تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و غیر تسلیم و رضا راه و چاره ای نیست.دوم: نظارتی است که نامزد ها از طریق معرفی نمایندگان خود می توانند بر آراء داشته باشند. به نظرم هر سه کاندیدا، آقایان رضایی و کروبی و موسوی( به ترتیب الفبا نوشتم!) بایست این حق را بسیار جدی بگیرند. و مشخصا از آراء در هر حوزه انتخاباتی اطلاع دقیق داشته باشند. چنان که می دانیم آراء شمرده شده حوزه ها در مرکز فرمانداری تجمیع می شود و آراء شهر ها و شهرستان ها در مرکز استان و نهایتا وزارت کشور است که جمع آراء را اعلام می کند. این بار هم لابد شورای نگهبان در اعلام نتایج آراء بر وزارت کشور سبقت نمی گیرد.بایستی قانونی تصویب
بیشتر بخوانيد

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار

-
اولین تجربه تصویر برداری ام با موبایل بود. بخاطر اشکال فنی عذر می خواهم. در این مبارزه جمعی، رفع مشکل فنی ویدئو نیز به عهده دیگر هموطنان گرامی. .............................................. ........ .. . کشتی گیران و حتاکانتان را از اطراف داغدیدگان و مظلومین بی دفاع دور سازید و شغالهای هارتان را به سمت ایشان روانه نسازید و اقدامات تحریک آمیزتان را کاهش دهید. ایست بازرسی های نامتعارف که در همان سالهایی که داشتید جنبش سبز را می کشتید نیز انجام شد و تحدید و تهدیدها و اعمال فشارهایتان که چیز جدیدی نیست. انتشار این ویدیو در روزهای اخیر، یکی از حقوق بدیهی و ابتدایی من بوده است. اگر خیلی نگران من هستید، چرا مجبور به تقابل با من شده اید و تندی می کنید؟ زندانیان ما را آزاد کنید ای مهربانان. هیچ می دانید بی حالی در اثر سرماخوردگی و کسری خواب طی روزهای اخیر چه دردی بوده است؟ دارم برای کسب آن پانصد دلاری که از جیبم زده ای می دوم. من تحمل دردهای جدید را ندارم. رفتارهایی را که برازنده خودتان است با ما نداشته باشید. سگهایت را جمع کن.
بیشتر بخوانيد