به دلیل عدم سعه صدر رژیم ایران, از فعالیتهای سیاسی فاصله می گیرم

هیچ برنامه ای برای انتخابات سال آینده ندارم. چونکه می دانم نظام سعه صدرش را ندارد. من فقط برای اصلاحات بنیادین در نظام جمهوری اسلامی وتشکیل دولت موقت اکبر می توانم به عرصه بیایم. اما حوصله درگیری با بخشهای امنیتی رژیم را ندارم و جذابیت مرگ برایم از جذابیت در اختیار داشتن قدرت مرکزی ایران بیشتر است.
آمدن من قطعا منافع خیلی ها را در این رژیم به خطر خواهد انداخت که آنها هم روزگار طرفداران مفروض مرا سیاه خواند کرد. پس برای در اختیار گرفتن قدرت نمی آیم. به عناوین دیگر هم اگر قرار بود بیایم و پذیرته شوم, همان پنجم یا ششم خرداد سال هشتاد و هشت, وزارت کشور ورک شاپم را میداد تا در زمینه اتحاد ملی مطابق تئوری های خودم فعال شوم.
ضمنا استفاده از کافی نتهای ایران نیز بسیار سخت شده و بغیر از مشکلات فنی و مشکلات مربوط به شناسایی, مشکلات دیگری ازجمله مالی و روانی نیز برای من ایجاد کرده. یعنی من هر روز باید در رسانه شاهد سرکوب هویتهای سبز می بودم. و به همین دلایل من دیگرنمی توانم اخبار و مقالات روزانه جرس و رادیو فردا را پی گیری کنم و از حاصل آن سایتهای پر بار بهره مند شوم.

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار