اعلامیه شماره 7 تحصن اکبر

اعلامیه شماره 7 تحصن اکبر
دولتهای کشورهای 5+1، با سلام.
تا قبل از سال 2009 من بضاعت معنوی و نبوغ فوق العاده ای داشتم. با نیرویی فوق العاده در جستجوی حقیقت و در پی ساختن جهان آرمانی بودم و "هدف مشترک بشریت" را نیز نوشته بودم و در آنجا برای اقدام جمعی به منظور شناخت حقیقت با پاسخ دادن به سوال "تو کی هستی" فراخوان داده بودم تا هویت مرکز و مرجع جهان آرمانی مورد نظرم، بغیر از آثار خودم، در آثار دیگر نیروها و نخبگان فعال جامعه نیز تعریف و تبیین شود. من در سال 2009 با همین سوال علمی و با امید و خوشباوری و انتظارات خوب و خوش به ایران آمدم.
ایران و انواع هویتهای ایرانی از قبیل فرهنگ ایرانی، حکومت ایرانی، اپوزیسیون ایرانی، اقتصاد ایرانی، پول ایرانی، نیروهای نظامی ایرانی، اقشار مختلف ایرانی، هنر و ادبیات ایرانی، طرفهای سیاسی ایرانی و غیره و غیره ایرانی اما سوال علمی و خیر خواهانه اکبر را به "منافع من کو" تعبیر کردند و هر یک همچون شغال، تکه ای از سوغاتی اکبر را به دندان گرفتند و از میدان پاسخگویی در مقابل سوال اکبر گریختند.
با وجود ظرفیتها و توانایی های مختلفی که هر یک از آن هویتهای ایرانی در زمینه های مختلف از آن برخوردار بودند، اما نه تنها نتوانستند و یا نخواستند در مقابل سوال علمی من پاسخگو شوند، بلکه حتی به من کمک نکردند تا بتوانم یک پاسخ قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از سازمان ملل بگیرم تا بتوانم برای امور زندگی خودم برنامه ریزی کنم.
با عباراتی همچون "حقوق به شما تعلق نمی گیره"، "توالتا رو وقتی تو دیگه نمی شوری که رفته باشی"، "آدمهای سبز اکبر که در دیدگاه خود اکبر همسویان فکری وی در مقطع زمانی سال 2009 تعریف شده اند، دشمن و بدخواه ایران هستند" و .... از من استقبال شد و من هر روز در ایران ضعیف و ضعیف تر و آسیب دیده و آسیب دیده تر و زوار در رفته و قراضه تر شدم.
و در نهایت وضعیت من در ایران به حدی رسید که وقتی به کشورهای خارجی می روم، به تاسی از نوع استقبال کشور خودم (ایران) از من، آنها نیز با فحاشی، عربده کشی و ضرب و شتم مرا به ایران دیپورت می کنند و در برخی موارد حتی اجازه نمی دهند که من ساکم را بردارم و یا کرایه صاحب خانه را بپردازم و با چنین رفتارهای مضحکی بطور ضمنی به من می گویند که هم پولهای ایران را تاراج می کنیم و هم توی دهان خودت می زنیم.
من امروز یکشنبه 4 خرداد 1393 مصادف با 25 می 2014 در پنجمین سالگرد به ایران آمدنم در سال 2009، یکبار دیگر اعلام و تاکید می کنم که خواهان یک پاسخ شفاف، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام به سازمان ملل هستم. اسناد و پرونده و کیس پناهندگی ام نیز همین اعلامیه های تحصن اکبر در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران است.
با توجه به ترس و جو خوف و وحشتی که در نتیجه سروری کشورهای 5+1 بر جهان معاصر در جان کشورهای جهان معاصر افتاده و با توجه به تقابل ناخواسته و ناخودآگاهی که در میان من با کشورهای 5+1 شکل گرفته است، وضعیت و شرایط من در عرصه بین الملل بسیار بی ثبات و شکننده گشته و من در عرصه بین الملل حتی نمی توانم به راحتی بر درخواست پناهندگی ام از سازمان ملل نیز تمرکز و تاکید کنم. ادعایم در مورد وجود چنین مشکل عجیب غریبی اغراق آمیز نیست و با استناد به سوابق حرکتم به سمت دفاتر یو. ان. ایچ. سی. آر در چندین کشور جهان بیان می شود.
با توجه به شرایطی که بطور نامحسوس از سوی کشورهای 5+1 در عرصه های بین المللی بر من تحمیل شده است، من امروز قبل از فرار مجددم از ایران و در همین ایران از کشورهای 5+1 می خواهم که یک پاسخ روشن، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی از سازمان ملل به درخواست پناهندگی من از سازمان ملل بگیرند و به من ارایه دهند تا من مجبور نباشم برای گرفتن چنین جوابی باز هم خطر کنم و ایران را ترک کنم و خودم را در معرض بی ثباتی، بی اختیاری و انواع آسیبهای تحمیلی 5+1 قرار دهم.

چنانچه کشورهای 5+1 به این درخواست من توجه نکنند، ممکن است که من طی ماههای پیش رو بمنظور برخوردار شدن از یک پاسخ روشن، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از سازمان ملل، دست به اقداماتی در همین ایران بزنم که برای امنیت و ثباتم گران تمام شود و کشورهای 5+1 در اینمورد مسوول هستند و یک روزی در مقابل یک نیروی برتر مجبور به پاسخگویی خواهند شد. حتی اگر که امروز در به بازی گرفتن حرمت و کرامت خدادادی و ذاتی من اشتهایی ویژه داشته باشند و در تفریح تماشای نمایشهایی که می خواستند توسط اکبر در ایران اجرا شود، به مرگ اکبر نیز بی میل نبوده باشند.

علی اکبر ابراهیمی
یکشنبه 4 خرداد 1393 مصادف با 25 می 2014

تهران

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار