اعلامیه شماره 8 تحصن اکبر

اعلامیه شماره 8 تحصن اکبر
از ایران و عموم انواع و اقسام هویتهای ایرانی می خواهم در صورتی که برای ایشان امکان دارد،
برای رسیدن اکبر به یک پاسخ روشن، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی اش از سازمان ملل دعا کنند.
شاید اگر ایران و هیچ هویت ایرانی موثری در این مسیر گامهایی لازم و کافی بر نداشته اند بدلیل آن باشد که آنها عارشان می آید از طرد اکبر و دوست دارند که کلوپ مرکزی اکبر در ایران شکل بگیرد و خلاء کلوپ انبیاء و سازمان اکبر و همه و همه ایده های سبز اکبر را پر کند. اما کو؟! کجا بود استقبال ایران از اکبر؟! کجا بود استقبالهای ایرانی از اکبر؟! کجا بود زمینه و فرصت فعالیت پژوهشی و مطالعاتی برای اکبر طی سالهای اخیر، بجز آنکه بتواند برخی از اخبار مربوط به سرکوب آدمهای سبز خویش را بخواند؟! کدام عشق و حال، تفریح و خوشگذرانی و عیش و نوشهایی را من باید به یاد بیاورم در میان این منابع انتحاری و خطرناک تنفر و ناشکری که در مجموع ایران معاصر نام دارند؟
اما اصلا هر چه هم که بود، چه خوب و چه بد، گذشت. امروز پتانسیل بضاعت اکبر در همین برنامه نهفته است و از همین برنامه قابلیت باالفعل شدن دارد. من همینک و همینجا با شعار "سبز سبزم، ریشه دارم" خواستار آنم که یک کمپین ایرانی برای موضوع مطرح شده در این اعلامیه (حصول یک پاسخ قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی اکبر از سازمان ملل) شکل بگیرد و در سطوح ایرانی و بین المللی گسترش یابد و من همین امروز و نه دیرتر، با همین نکته (یعنی با همین مطالبه ام مبنی بر حصول یک پاسخ قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از سازمان ملل) در همه کشورهای جهان شناخته و مشهور شوم.
و باالطبع اگر بضاعت دیگری نیز در من بوده باشد، شهرتم بجز آنکه برایم پول و قدرت و منزلت به بار بیاورد، به دیگر قابلیتها و ظرفیتهایم نیز تعمیم و گسترش خواهد یافت. و اگر هم نبوده و یا باقی نمانده باشد، همین موضوع این اطلاعیه خود بطور مستقل از لزوم و ضرورت و قابلیتهای لازم و کافی برای مورد توجه قرار گرفتن در سطوح و فضاهایی موثر برخوردار است.
من ارزشها را در همانجاهایی که گم شده بودند جستجو کردم و در همه آنجاهایی که پولهای ارزشمند و ارزشهای مادی و معنوی ام را پیدا کردم و از سوی آنجاها نه خودم و نه جهان حامی ام مورد حملات محسوس و یا نامحسوس واقع نشدیم، بطور آزمایش شده ای دریافتم که اهالی آنجاها در سرمستی سبزکشان سیر نکرده، همدست و شریک جرم سران فاسد جمهوری اسلامی ایران نبوده و یک مشت دروغگو و دزد و حرام خور و بدجنس و ضد سبز نیستند.
پاسخهایی مناسب از سوی ایران و هویتهایی ایرانی به فراخوانی که موضوع این اطلاعیه است، می تواند یک بازی برد برد در میان اکبر و ایران باشد. من بخشی از ظرفیتهایم در عرصه های ملی و بین المللی غنی سازی و باالفعل می شود و ایران و مسایل آن نیز می توانند در این فرآیند از حالت قفل شدگی خلاص شوند و تکالیف در جامعه ایرانی مشخص و یکسره شود و مردم نیز در خیمه شب بازی های انتخاباتی جمهوری اسلامی در ایران راهنمایی به نام علی اکبر ابراهیمی داشته باشند و یا آن رژیم را با شعار تشکیل دولت موقت اکبر سرنگون کنند و .... . در مورد معامله احتمالی من با رژیم جمهوری اسلامی هم نباید نگران باشند. چرا که من فقط در صورتی که ولایت مطلق اکبر از سوی آن رژیم جایگزین ولایت خامنه ای و وارثان حکومتی اش بشود به آنها اندکی در دیدگاهم امان می دهم و این رویکرد نیز از جانب ایشان بعید به نظر می رسد.
با سپاس،
علی اکبر ابراهیمی
یکشنبه 4 خرداد 1393 مصادف با 25 می 2014
تهران

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار