خدا از مردم بازار مکاره تهران قهرش گرفته نه از من که یک قطره مقدس (سبز) هستم

-
ای مردم ایران, من امروز صریحا به شما اطلاع می دهم که به حمایت شما نیاز دارم. من امروز صمیمانه از شما می خواهم که با تظاهراتهای خیابانی خودتان, نام و یاد مرا گرامی و پاس بدارید. نام من اکبر است. علی اکبر ابراهیمی.
ای مردم ایران, این رژیم و آنچه از آن که می گویند 9 دی 88 به خیابان آمده و با الفاظ رکیک قداره کشی کرده, اصلا با من و دیگر قطرات سبز کاری نداشته است. با خود شما کار داشته است و انواع پندارها, گفتارها و رفتارهایش مستقیما مربوط به همه شما بوده. جرم من و دیگر قطرات سبز آن بوده که در مقابل آنها ایستادیم و از حقوق و منافع همگانی در کشور دفاع کردیم. ما سبزها انواع شهوتها و جفتک پرانی های رژیم را تعدیل کردیم. آیا انصاف است که شما به خیابان نریزید و نام مرا فریاد نکنید و حقوق و امتیازاتی در عرصه های ملی و بین
المللی برای من تولید نکنید؟
ای مردم, همین هفته گذشته چند مقاله مستند آماده کرده بودم که در آن برخی آسیبها را ریشه یابی کرده بودم. اما از شرمم آن مقالات را از بین بردم. دیدید که من بعنوان یک قطره سبز چه ضربه هایی به سهم خودم به حکام غیر منتخب کشور زدم. پس لا اقل اگر تشکر و تقدیر نمی کنید, که من نیز چنین انتظاری ندارم, لااقل مرا با این رژیم وحشتناک توی رینگ نیاندازید و با هیجان و ماجراجویی خواهان مبارزه نهایی میان من و رژیمی که گویا دیگر مشکلی نیز با وی ندارید و خیلی هم دوستش دارید و از من که راهنمایی اش می کرده ام و به وی تذکر می داده ام نیز برایش دلسوز تر هستید نشوید.
ای مردم, من یک قطره سبز هستم. من به جرم احترام قایل بودن برای شما و نگرانی در مورد کشوری که شما در آن زندگی می کنید, مدتهاست که در حال تضعیف شدن و سرکوب شدنم. این تصویر در شان ایران و ایرانیان نیست. شاید خدا از این تصویر قهرش گرفته باشد.

در عاشورای سال 88 من بعنوان یک ناظر و خبرنگار به بازار تهران رفتم و فضای حاکم بر آنجا را ترسیم کردم. با این کار به جنبش سبز کمک کردم. ای مردم, دستمزد من که بارها تاکید کرده ام یک حقوق بگیر معمولی هستم چیست؟ من به جنبش سبز کمک کرده ام و شما امروز بیرون گود نشسته اید و می گویید که تلویزیون گفته است جنبش سبزی ها اخ و بد بوده اند!؟ وای بر ما. وای بر انفعال بی پایان ما.

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

-
صیانت از رای ملت قانون اساسی ما رکن اداره کشور را مراجعه به آراء عمومی می داند. مثل انتخابات ریاست جمهوری. مراقبت از آراء و امانت داری در حفظ رای مردم از چند منظر قابل توجه است:اول: نهاد شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد و نظارت هیچ نهاد دیگری را هم بر نمی تابد. چنان که در انتخابات دوم خرداد اجازه نداد نهاد ریاست جمهوری هم نظارتی داشته باشد. در این دوره هم به سازمان بازرسی گفتند که اجازه نظارت ندارد. تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و غیر تسلیم و رضا راه و چاره ای نیست.دوم: نظارتی است که نامزد ها از طریق معرفی نمایندگان خود می توانند بر آراء داشته باشند. به نظرم هر سه کاندیدا، آقایان رضایی و کروبی و موسوی( به ترتیب الفبا نوشتم!) بایست این حق را بسیار جدی بگیرند. و مشخصا از آراء در هر حوزه انتخاباتی اطلاع دقیق داشته باشند. چنان که می دانیم آراء شمرده شده حوزه ها در مرکز فرمانداری تجمیع می شود و آراء شهر ها و شهرستان ها در مرکز استان و نهایتا وزارت کشور است که جمع آراء را اعلام می کند. این بار هم لابد شورای نگهبان در اعلام نتایج آراء بر وزارت کشور سبقت نمی گیرد.بایستی قانونی تصویب
بیشتر بخوانيد

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار

-
اولین تجربه تصویر برداری ام با موبایل بود. بخاطر اشکال فنی عذر می خواهم. در این مبارزه جمعی، رفع مشکل فنی ویدئو نیز به عهده دیگر هموطنان گرامی. .............................................. ........ .. . کشتی گیران و حتاکانتان را از اطراف داغدیدگان و مظلومین بی دفاع دور سازید و شغالهای هارتان را به سمت ایشان روانه نسازید و اقدامات تحریک آمیزتان را کاهش دهید. ایست بازرسی های نامتعارف که در همان سالهایی که داشتید جنبش سبز را می کشتید نیز انجام شد و تحدید و تهدیدها و اعمال فشارهایتان که چیز جدیدی نیست. انتشار این ویدیو در روزهای اخیر، یکی از حقوق بدیهی و ابتدایی من بوده است. اگر خیلی نگران من هستید، چرا مجبور به تقابل با من شده اید و تندی می کنید؟ زندانیان ما را آزاد کنید ای مهربانان. هیچ می دانید بی حالی در اثر سرماخوردگی و کسری خواب طی روزهای اخیر چه دردی بوده است؟ دارم برای کسب آن پانصد دلاری که از جیبم زده ای می دوم. من تحمل دردهای جدید را ندارم. رفتارهایی را که برازنده خودتان است با ما نداشته باشید. سگهایت را جمع کن.
بیشتر بخوانيد