باید به مقالات علمی بیندیشم

جرم خاتمی آن است که یک شخصیت روحانی, فرهنگی و علمی جهانی است. فارغ از قید و بندهایی که ما برایش ایجاد کرده ایم. اعم از قید و بندهای خوبی همچون اسلام و تشیع و .... و یا قید و بند های بدی همچون درونیات بوگندوی ماها که با نام دوست و یا دشمن, خاتمی را دوره کرده ایم. خاتمی خیر و صلاح همه ما را می خواست.
التهابات ماهها و سالهای اخیر به من فرصت نداد که ببینم چه گوهری را پس از از دست دادن خلوتم با خدا و حقیقت, کشف کرده ام. میزان و معدل و نماینده همه و ایده هایی از این دست, خیلی چیزها برای طرح داشتند که فرصت نشد به آنها بپردازم.
باید به فکر مقالات علمی باشم. باید هویت محمد خاتمی مورد نظرم را _برای شناخت خودم هم که شده_ تعریف کنم. نه فقط بخاطر جهانی شدن خودم, بلکه بخاطر آنکه استعدادها و نبوغم حتی در این جبر مبتذل نیز باید رنگ و بوی واقعی بگیرد و قبل از هرز و هدر رفتن و حتی از یاد و حافظه خودم هم محو شدن, توسط لااقل یک نفر _که خودم باشم_ چیزی از آن ثبت شود و برای آیندگان بماند.
در این غوغا و هیاهو که چیزی بجز فساد از من نفهمیدند آن فاسدان. لااقل خودم دست بکار شوم. اگر فهمیده بودند که باید با افتخار به استقبالم می آمدند و پاسخ پرسشم را می دادند و مرا معرفی می کردند. اما اینطور نشد.
باید به مقالات علمی بیندیشم. شاید اگر مسایل و مشکلات ماههای پیش رویم را رفع کنم, پس از آن فرصتی برای اندیشیدن ببابم.
اما نه, لا اقل یکسال وقتم پر است। پر است از آت آشغالهای احمقانه و تاسف بار. تاسف برای جماعتی که از اکبر در کارهای جزئی خنده دار استفاده می کند و لیاقتش نیز بیش از آن نیست. یعنی لیاقتش همان است که اکبر برایش توالت بشوید و نه آنکه کار مهمتری انجام دهد.

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار