من کشورهای اسلامی را برای نجات امام حسین از چنگ بازار مکاره تهران فرا می خوانم

خیمه شب بازی های بازار مکاره تهران در عاشورای امسال نیز دیدنی بود. با گونی های سیب زمینی آنطرف آن اطراف را بسته بودند و آن یکی کوچه هم دیگها و اجاقها سرتا سر کوچه در قسمت وسط کوچه ردیف شده بود و ... . آنها اصلا به امام حسین اعتقادی ندارند. با نام امام حسین, ماکیاولیسم را برای خودشان تئوریزه کرده اند. استراتژی مشترک آنها این است که معتقدند امام حسین تربیت خانوادگی ندارد و پر رو است و باید توی سرش زد و فکر امام حسین را مشغول سرگیجه و شنیدن فحش و واکنش در مقابل انواع حملات و .... نگه داشت و .... . امام حسین همان نماد معدل کل خودشان است. همان کودکی است که آمده بازار کارگری می کند. آنها امام حسین را کانون انواع بدیهای درون همگی خودشان می شناسند و وقتی رویشان نمی شود و شاید هم جراتش را ندارند که به هم حمله کنند اول به امام حسین حمله می کنند و به وی فحش می دهند. انواع شهوات و گرسنگی هایشان هم باید توسط امام حسین ارضا شود.
تمام آرزوها و آرمانها و ارزشهایشان نیز در موفقیت برای سفر به غرب برایشان خلاصه می شود که البته برایشان غیر قابل دسترس است. و از همین رو هم بود که همه آنچه را که در من بود و من انجام داده بودم را نمی دیدند و چیزهایی همچون سفر من به آمریکا را می دیدند. چند ماه پیش به من گفته بودند اجازه نمی دهیم به خارج بروی. من هم درخواستشان برای ماندنم را به فال نیک گرفته بودم و به فرماندهان نیروهای مسلح و به دبگران فراخوان داده بودم که بیایند دور هم باشیم.
آنهمه به دادشان رسیدم و آنهمه نجاتشان بخشیدم که شرح جزئیاتش چند مقاله شده بود و معدومش کردم. اما آنها هنوز هم دارند از فرط خوشی جیغ و داد می کشند و هنوز هم نجات پیدا نکرده اند.
در آن روزهایی که لولو خورخوره به بهونه دچار بودن به مشکلات و اختلالات روانی و عصبی و با عربده کشی ها و عبارات باجخواهانه ای همچون "کیرم به این بازار" چاره ای جز سکوت و انفعال برای آنها باقی نگذاشته بود من در مقابل آن تابو ایستادم و نیرویش را تعدیل کردم و وی را برای ابن جماعت حیف نان رام کردم. حال آنهایی که استبداد را با چاپلوسی و عباراتی همچون اگه قرصاتو نخوری چی می شه گمراه می کردند از من که راهنمایی اش می کردم و به وی تذکر می دادم برایش دلسوزتر شده اند! هر یک بخاطر هدفی پست. یکی از ترس, یکی برای آنکه کارش آسان تر شود (بخشی به وی محول نشود و بخشی را نیز خو وی به اکبر محول کند.)دیگری از ... و دلیل دیگر شرم آورش هم همان زشتی است که اکبر نبیند بهتر است.
هر کسی که به نمایندگی از بازار تهران شکایتی از من دارد ابتدا باید نظر آنهایی که در بازار مرا می شناسند در مورد من مطرح شود تا من هم متناسب با آن از خودم در دادگاه دفاع کنم. بازار تهران, همچنین شامل تهیه غذای حاجی به نام پارسا در پیروزی و شرکت ایده پژوهان مقابل مسجد قلهک نیز می شود.
آنها اگر هم طرفداران فدایی من نباشند, که گفته اند هستند, لااقل مخالف من نیز نیستند. چونکه در مقابل نسلهای آینده خودشان احساس مسوولیت می کنند.
به راستی امروزه کدام کشوری با امام حسین خویش چنین می کند؟