در مقابل "جنگ زرگری" و سوری روسیه و ترکیه هوشیاریم

این پست به همراه یکی دو پست اخیرم به زودی حذف خواهند شد.


پیام فوری اکبر به ارتش ترکیه

ای ارتش ترکیه،
اگر ترکیه احیانا عیب و ایرادها، کم و کاستی ها و یا اشتباهاتی در ارتباط با جهان داشته است من خودم شخصا هیچگونه شکایتی از ترکیه ندارم
و بجز کشورهای ۵+۱ هیچ کشور دیگری را در هیچ زمینه ای مقصر و مسوول اصلی نمی شناسم.
و اصولا نه من و نه دیگران خارج از ظرفیتها، وسع و توانایی ترکیه، منتظر معجزه ای از ترکیه نیستیم. ایفای نقش یک قهرمان تنها که شهید می شود، یک توهین غیرقابل بازگشت و ابدی از طرف ترکیه به جهان و انسان خواهد بود. آیا من و جهان اینقدر بد بودیم که ترکیه باید حتما امکان همزیستی با ما را استفراغ می کرد؟!

آیا تو خودت را نماد و پرچمدار
شورای عالی ارتشها، نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و پلیسی کشورهای ۵+۱ و نیروهای مسلح آن ارتشها و نهادها
دیده ای؟
تو در خودت چه دیده ای که
یکه و تنها در جهت اجرای اراده سیاسی اکبر در جهان گام برداشته ای؟

آیا تو "رمبو" هستی!؟
تو خودت را مسخره کرده ای یا مرا؟
و یا شاید هم تقابل با ارتش روسیه را بعنوان یک اقدام انتحاری در نظر گرفته ای تا بواسطه این تراژدی همه ما را تحقیر کنی؟
نکن این کار را. توهین نکن به جهان. ببخش مرا. برگرد خواهشا از این راه.

اما چنانچه این تنشها نهایتا به یک جنگ تمام عیار با روسیه منجر خواهد شد، من پیشاپیش این شکایتنامه علیه روسیه را _که با عجله و با کاستی هایی تهیه و تنظیم شده است_ به تو تقدیم می کنم:

ای ارتش ترکیه،
در روزهایی که موضوع دریای خزر مطرح شده بود، دکتر شعله سعدی با لباس وکالت با همراهی محمد نوری زاد به مقابل مجلس ایران رفت اما بدون هرگونه ملاحظه، به شکل نفس گیری سرکوب شد.
آن سرکوب صدا خفه کن که انجام شد، قابل پذیرش نیست.
همچنین همین یکی دو ماه پیش نیز بطور مهندسی شده و هماهنگ، دریای خزر در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی از نقشه ایران حذف شد.

فارغ از صحیح یا اشتباه و حق یا باطل بودن اتفاقات جدیدی که برای خزر در حال رخ دادن بود،
من بر دو نقد اساسی خودم بر آن موضوع تاکید دارم:
یکی اینکه جمهوری اسلامی ایران در آن زمان در عرصه بین الملل منزوی و در موضع ضعف بوده است و این شایبه مطرح است که چون نمی خواسته زور مردم ایران به رژیمشان برسد، از جیب حقوق و منافع ملی ایران و ملت ایران، به روسیه رشوه و باج داده است.
نقد دومم نیز تغریبا همین است. یعنی روسیه اگر می خواست چنین نظم حقوقی یی را تنظیم کند حق نداشت با رژیم مستبد جمهوری اسلامی این کار را انجام دهد. باید با یک حکومت دمکراتیک که حاضر بود برای حفظ تمامیت ارضی ایران بجنگد و از تمدن غرب نیز در این جهت کمک بخواهد طرف می شد و دست به یک معامله و یا جنگ می زد. آنوقت شاید می شد گفت که خزر نوش جان روسیه.
الآن ایران و ملت ایران گروگان حکومت گماشته های روسیه محسوب می شوند و روسیه در آموزش نیروهای سرکوب سال ۸۸ ایران نیز دست داشته است. اما قطعی نیست که این وضع تا ابد ادامه داشته باشد. چونکه من در ارتباط با خزر به روسیه مشکوک و معترضم و اگر بمیرم نیز به همراه این اعتراضم مرده ام. در این هشتاد میلیون مردم ایران، امثال من که به موضوع خزر معترض باشند حتی اگر که زیاد نباشند، اما اگر که یک روزی ایران قوی شود، نسلهای آینده ایران پاسخ این فرصت طلبی و دست درازی روسیه را خواهند داد.
پایان.


علی اکبر ابراهیمی
شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
۲۹ فوریه ۲۰۲۰
تهران

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار