20101206

20101206 یک حمله است.
یک حمله که گویا حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی به نفعشان است که فعلا نامرئی باشد.
انگار نه انگار که آنها می خواستند از انسان بعنوان ابزاری تبلیغاتی برای حمله به ایران, اسلام و قرآن, استفاده کنند و نیات خویش را با خوردن مال انسان توجیه فرمایند!
من با ظرافت تمام در کیفم را باز می کنم, برگه را به دندان می گیرم, در کیفم را می بندم, سیگار و فندکم را در می آورم, سیگارم را روشن می کنم و حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی را هم به آتش می کشم و می روم.
نگهبانان جلوی در سازمان ملل _که قرار است بازیچه و ابزاری برای تقابل با انسان باشند_ از کجا می دانند من کیم و وقتی داشتم رد می شدم چی کار کردم؟
من در مورد این حمله مطمئنم. اگر آن مذاکرات لغو نشود این حمله انجام می شود.
اما نه لزوما توسط خود من و نه لزوما قبل از مرگ من.
فقط نمی دانم که این حمله که هدف آن "حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی" هستند آیا واقعا خود ایشان را مورد اصابت قرار خواهد داد و یا اینکه آنها کشورهای غربی و نسلهای آینده شان را سپر خویش خواهند کرد؟
خوب معلوم نیست.

پست‌های معروف از این وبلاگ

بر سر مهاجران ایرانی چه آورده اند؟

فراخوان سرنگون کردن بیدادگران جنایتکار